از جمله عواملى که موجب عدم کمال نماز است و باعث مىشود که نماز در روح نمازگزار اثر نبخشیده و تأثیر تکاملى نداشته باشد خوددارى از بول و باد معده است. چنانچه در رسالههاى عملیه مراجع تقلید آن را از مکروهات در نماز دانستهاند یعنى بهتر است که در این حالت فرد قیام به نماز نکند. در روایتى از امام صادق(علیه السلام) وارد شده است که فرمودهاند: لا صلاةَ لحاقِن وَلا حاقب. «کسى که در حال خوددارى از بول یا باد معده نماز بخواند نمازش کامل نیست»(1).
البته این شاید بدان جهت باشد که شخص نمازگزار در چنین حالتى فاقد تمرکز حواس بوده و به فکر نمازش نیست. کسى که در حال عمل عبادى توجه بدان نداشته باشد و نداند که مشغول چه کارى مىباشد مسلّم است که آثار و نتایج آن را نیز نخواهد دید.
ــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ المحجة البیضاء، ج1 ص254.
درباره پرخورى، در دین اسلام مذمّتهاى زیادى رفته است. پرخوردن مضرات بسیارى در پى دارد که یکى از آنها، زیان به عبادت و نماز است. کسى که با شکم پر قیام به نماز نماید از نمازش چندان بهرهاى نمىبرد و نمازش به او سودى نمىبخشد چون بدون نشاط و شادابى بلکه با کسالت و بىحالى به خداوند توجه کرده است و چنین شخصى از عبادتش چندان طرْفى نبندد و به عمق و حقیقت عبادت نرسد به همین خاطر او را در ملکوت آسمانها راهى نیست چنانچه ابن عباس از پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) روایت کرد که فرمودند: لایدْخُل ملکوت السماءِ مَنْ مَلاء بَطنُهُ. «کسى که شکمش پر باشد وارد ملکوت آسمان نشود»(1).
حکیمى گفته است که علم و حکمت را در گرسنگى نهادهاند و جهل و معصیت را در سیرى و انسانهاى مؤمن در دین و دنیا سودمندتر از گرسنگى ندیدهاند و طالب آخرت را چیزى زیانکارتر از پرخوردن نباشد.
ابوطالب مکى گوید: مَثَل شکم مَثَل طبل است آواز آن به این خوش است که سبک و تنگ و تهى است پس چون شکم خالى باشد تلاوت خوشتر و قیام براى خدا طولانىتر و خواب اندک باشد.
ظاهراً روایت از معصوم است که فرمودهاند: اوّل بدعتى که پس از پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) گذاشته شد سیرى بود و چون شکم مردمان سیر شد نفس
ــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ احیاء العلوم، ج3 ص171.
آنها سرکشى کرده و به سوى دنیا متمایل شد(1).
در کم خورى منافعى نهفته است که در پرخورى هیچ یک از آن منافع وجود ندارد. دورى از خداوند، کسالت در عبادت، مردن دل، قساوت قلب، پلیدى باطن و بیمارى جسم همه از آثار زیانبار پرخورى است که بر هر عاقل و عالمى شایسته است از آن بپرهیزد تا این همه ضرر و زیان را متوجه خود نسازد. از رسولخاتم(صلى الله علیه وآله وسلم) روایت است که: الفکر نصفُ العبادةِ وقلّةُ الطعامِ هِىَ العبادةُ. «تفکر نصف عبادت است و کم خورى عبادت است»(2).
و کلام گوهر بار على(علیه السلام) این است که: «از پرخورى دورى کنید که موجب قساوت قلب و باعث کسالت از اقامه نماز و سبب تباهى بدن است»(3). و مىدانیم که نماز با کسالت نماز منافقان است نه مؤمنان(4).
قبلاً به این نکته اشاره شد که شرط کمال و صحت نماز، حضور قلب و اخلاص است و آن کس که شائبه ریا در نمازش باشد، نماز او مقبول حق قرار نمىگیرد. چون اقامه چنین نمازى براى خدا نخواهد بود و هر عملى که اغراض و اهداف غیر الهى در آن باشد در راستاى همان هدف پذیرفته است. امّا نزد بارگاه الهى پذیرشى براى آن نیستدر حدیث از امام
ــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ احیاء العلوم، ج3 ص171.
2 ـ احیاء العلوم، ج3 ص171.
3 ـ غرر الحکم، ص80.
4 ـ سوره مبارکه نساء، آیه 142. و سوره مبارکه توبه، آیه 54.
صادق(علیه السلام) رسیده است که فرمودند: «چون روز قیامت فرارسد بندهاى را مىآورند که اهل نماز بوده و خود نیز چنین ادعا مىکند به وى مىگویند: تو بدان جهت نمازگزاردى که تو را مدح و ستایش کنند پس به ملائکه دستور مىرسد او را به سوى آتش ببرند»(1).
چون نماز فرمان الهى است و نشانه ستایش عبد به معبود مىباشد اگر براى غیر خالق و معبود اقامه گردد خود نوعى شرک نیز محسوب مىشود چون عملى که باید براى خدا انجام گیرد در غایت و هدف آن غیر خدا هم دخیل بوده است. و حتى اگر غیر خدا نبود آن عمل انجام نمىگرفت و به همین خاطر نمازگزارى که نمازش را براى نشان دادن خود به مردم و یا ستایش و مدح دیگران اقامه نماید مشرک تلقى شده است. چنانچه پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) فرمودهاند: مَنْ صلّى صلاةً یُرائى بها فَقَدْ اَشْرک. «کسى که براى خود نمایى نماز بخواند مشرک است»(2).
تنها ریاء در حال نماز شرک به خداست بلکه ریا و خودنمایى در هر عملى شرک محسوب مىگردد چون هر نوع ریا و خود نمائى داراى دو جهت است که هر دو جهت آن منجر به شرک مىشود. ریا یا بدان معنى مىباشد که انسان شأن و عظمت الهى را چنان کوچک نموده که در عرض مخلوقات او قرار داده و یا بدان معناست که خود یا دیگران را به عظمت خالق بالا برده است.
ــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ بحار الانوار، ج62 ص301.
2 ـ بحار الانوار، ج67 ص222.
یکى دیگر از موانع کمال نماز استفاده از مال حرام است. طمع به اموال دیگران، قانع نبودن به حقوق حقه خویش و عدم رعایت موازین شرع در خوردن و آشامیدن مانع بزرگى براى رسیدن انسان به کمال است.
در رعایت حلال و حرام الهى در اسلام آنقدر تأکید شده که در روایت داریم اگر دکمه پیراهن کسى از مال حرام تهیه شده باشد نمازش صحیح نیست. این در پوشش است که این چنین درباره آن سختگیرى شده، بسیار روشن است که در خوردن مال حرام، مسأله از این مهمتر است.
از پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) روایت شده که فرمودند: «همانا از طرف خداوند هر شب فرشتهاى بر بیت المقدس پیام مىدهد آن کس که اندک مال حرامى بخورد خداوند نه صرفى از او قبول خواهد کرد و نه عدلى. که صرف نماز مستحبى را گویند و عدل نماز واجب را»(1).
و نیز فرموده اند: «هر کسى لباس بخرد به ده درهم و یک درهم از آن ده درهم حرام باشد مادام که با آن لباس نماز بخواند خداوند آن نماز را نمىپذیرد»(2). و «هر کسى که یک لقمه حرام بخورد نماز او تا چهل شب قبول نشده و دعاى او تا چهل روز مستجاب نگردد»(3).
ــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ بحار الانوار، ج103 ص16.
2 ـ احیاء العلوم، ج2 ص195.
3 ـ سفینه البحار، ج1 ص503.
سرمایه و مال حرام نه تنها اثرش را در نماز ظاهر مىسازد بلکه در سایر اعمال عبادى هم اثرات سوءاش را مىگذارد چنانچه از معصوم(علیه السلام)روایت است که: هرکس که مال حرام کسب کند اگر صدقه دهد قبول نباشد و اگر بر جاى گذارد توشه آن آتش است(1).
پس گوشت و پوستى که از حرام بروید و خونى که از حرام جریان داشته باشد آن گوشت و پوست مستحق آتش دوزخ است نه مستوجب ثواب. و نماز با این خصیصه مفید فایده نیست مگر با ترک یا توبه از آن و فاصله از مال حرام.
این مسأله بسیار روشن است که کسب و یا استفاده مال حرام منحصر در این نیست که حقوق دیگران را زیر پا گذاشته و از اموال غصبى مردم که از طریق غیر مشروع بدست آمده استفاده نمائیم بلکه براى حرام غیر از بهرهبردارى از حقوق دیگران مصادیق دیگرى هم در شرع تعیین شده است که یک مورد آن استفاده از اموال و سرمایهاى است که خمس و زکات آن داده نشده باشد یعنى حق الهى از اموال شخصى انسان پرداخت نشده است.
همه فقها و علماى دینى اتفاق دارند بر اینکه استفاده از چنین سرمایهاى حرام است. و نماز با پوشش لباسهایى که از پول تخمیس نشده
ــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ احیاء العلوم، ج2 ص196.
خوانده شود صحیح نیست. یعنى نماز در چنین صورتى شرط کمال را دارا نیست. امام خمینى(رحمه الله) در رساله عملیهشان در این باره چنین مىفرمایند:
«اگر با عین پولى که خمس یا زکات آن را نداده لباس بخرد نماز خواندن در آن لباس باطل است به احتیاط واجب»(1).
از امام صادق(علیه السلام) روایت است که فرمودند: وَلا صَلاةَ لمن لازکاة لَهُ. «و کسى که زکات خود را نمىپردازد نمازش پذیرفته نیست»(2).
و یا اینکه على(علیه السلام) مىفرمایند: لایقبل الله الصلاةَ مِمَّنْ منع الزکاة.
«هرکس که مانع دادن زکات شود نمازش قبول نمىشود»(3).
بنابر این آن کس که مال حرام مىخورد و سرمایهاى از طریق غیر شرعى کسب مىکند با کسى که اموال و سرمایه از مسیر شرعى و حلال بدست مىآورد ولى حق الهى (خمس و زکات) را پرداخت نمىکند هر دو به نوعى مبتلا به حرام شدهاند و اگر با این سرمایه لباسى تهیه نموده و با آن نماز بخوانند تردیدى نیست که آن نماز، بدون اشکال نخواهد بود.
پس باید سعى شود که در شرط صحت و کمال نماز، پیوند و ارتباط آن را با این امور لحاظ نمود که اینها ارتباط نزدیک و پیوند عمیق با هم
دارند. ــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ رساله امام خمینى(رحمه الله)، مسأله 820.
2 ـ بحار الانوار، ج84 ص252.
3 ـ بحار الانوار، ج96 ص29.
از جمله مصادیق سرمایه حرام، ثروتى است که از طریق ربا بدست آید تحصیل و کسب درآمد از طریق ربا در مرتبه محاربه و جنگ با خداست و مسلّم است کسى که با خدا در حال جنگ باشد دشمنى با او را اظهار کرده است و کسى که دشمن خدا باشد چگونه مىتواند او را عبادت نماید؟ در قرآن کریم خداوند فرموده اند:
یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله وذروا مابقى مِنَ الربوا إن کنتم مؤمنین.
«اى کسانى که ایمان آوردهاید از خدا بترسید و آنچه از ربا باقى مانده را رها کنید اگر مؤمن هستید»(1).
یعنى شرط ایمان به خدا دورى از رباست و آن کس که در معاملات شخصى اموال و سرمایه خود را با ربا آمیخته مىسازد در ایمانش نسبت به پروردگار تردید است.
آنچه از آیات اواخر سوره بقره استفاده مىشود این است که ربا خواران با قانون الهى در جنگ و مبارزه هستند و قطعاً چنین افرادى ایمان ندارند و چون مؤمن نیستند در قیامت عذاب آنها دائمى است و اهل نماز جزء این دسته از افراد نیستند و اگر چنین افرادى نماز هم بخوانند نمازشان، نماز واقعى و اثر بخش نیست چون کسانى که اهل عبادت باشند و خدا را با معرفت پرستش نمایند از اعمالى که خداوند شدیداً از آن نهى
ــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ سوره مبارکه بقره، آیه 278.
نموده دورى مىکنند.
اگر چه شاید عمل ربا خوارى در میان عرف جامعه مسلمین به عنوان یک سنت رایج درآمده باشد و قبح و زشتى خود را از دست داده باشد و لیکن شدت حرمت آن از بسیارى از گناهان و معصیتهایى که ما تصور مىکنیم بیشتر و بالاتر است. چنانچه در روایت آمده است که: درهمٌ من الربا اشَدُّ عند الله من ثلاثین زنیّةً فى الاسلام. «یک درهم ربا نزد خداوند شدیدتر از سى عمل زنا در اسلام است»(1).
پس نماز فرد ربا خوار ظاهر و صورت نماز را داراست امّا صورتى که فاقد روح و باطن است همانند جسدى که روح در آن وجود ندارد. مسلّم است چنین نمازى را خاصیتى نیست.
بنابر این خوردن ربا در عبادات و انجام اعمال عبادى بىتأثیر نیست. براى ظاهر شدن آثار عبادات در زندگى باید از این عمل حرام نیز دورى جست. هشام بن سالم از امام صادق(علیه السلام) روایت مىکند که امام فرمودند:
اِنَّما حرم الله ـ عز وجل ـ الربا لکیلا یمتنع الناس مِنْ اصطناع المعروف.
«خداوند ربا را حرام نموده تا مردم از کار نیک و پسندیده امتناع نورزند»(2).
و نیز فرمودهاند:
آکل الربا لایخرج من الدنیا حتى یتخبطه الشیطان.
«ربا خوار از دنیا بیرون نمىرود مگر اینکه بنوعى از جنون مبتلا خواهد شد»(3).
ــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ احیاء العلوم، ج2 ص196.
2 ـ وسائل الشیعه، ج12 ابواب الربا، ص422.
3 ـ تفسیر نور الثقلین، ج1 ص291.
یکى دیگر از امورى که موجب زیان به فرائض مىگردد توجه بیش از حد و افراطى نسبت به نوافل است.
انجام مستحبات اگر چه موجب کمال است و لیکن اگر از حد خود بگذرد و موجب کم توجهى به واجبات گردد ترک آن بهتر از انجام آن است چون شرط تقرّب در انجام مستحبات در صورتى است که مکمل واجبات باشند. در شرع مقدس به نوافل و مستحبات بسیارى چون طهارت دائمى (دائم الوضو بودن)، ذکر زبانى، رفع حاجات برادران دینى و صدها سنّت دیگر براى رسیدن به قلههاى کمال توجه داده شد. امّا انجام همه این سنن مستحبه مادام که یک واجب در کنار آن ترک گردد هیچ سودى نخواهد بخشید. در حقیقت این یکى از خواطر ابلیسى و وساوس شیطانى است که آدمى را به انجام برخى از مستحبات مشغول و او را با این اعمال مسرور ساخته در حالیکه لذّت قیام به واجب را از او سلب نموده است.
امام عارفان و سید سالکان على(علیه السلام) مىفرمایند: لاقربةَ بالنوافل إذا ضَرَّتْ بالفرائض.
«نوافل و مستحبات اگر به واجبات ضرر رسانند موجب تقرب به درگاه خدا نخواهند بود»(1).
ــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ غرر الحکم، ص345.
این یک اصل و قاعده کلى است که ترک مستحبات زمانى که زیانى به واجبات رساند اولى از انجام آن است.
وامّا در خصوص نماز تأکید بیشترى در روایات شده است. امام موسى کاظم(علیه السلام) در این باره مىفرمایند:
لاتَصُمْ صوماً یمنعک من الصلاةِ فانّ الصلاةَ احبُّ الى الله من الصیام
«روزهاى که مانع انجام نماز مىشود نگیر چرا که در پیشگاه خداوند نماز بهتر از روزه است»(1).
پس این خدعه و فریب هواى نفس است که گوید: خدا از حق خویش مىگذرد پس سعى کن از امور ظاهرى غافل نشوى، اگر نماز را ترک کردى باکى نیست به دستگیرى خلق اهتمام و تلاش کن که رضاى الهى در همین است. باید بدانیم که اینگونه افکار، قطاع الطریق راه وصولبه کمال بوده و انجام مستحبات در عقبه واجبات موجب تدارک و زمینه صعود به کمال و سعادت است.
در اکرام و احترام به والدین و حرمت نهادن به مقام والاى پدر و مادر در اسلام و قرآن تأکیدات زیادى شده است. در روایات وارد شده است که یکى از گناهانى که در دنیا اثر خود را باقى مىگذارد و علاوه بر عذاب اخروى آثار و عقاب دنیوى بر آن مترتب مىشود. معصیت و گناه عاق
ــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ مستدرک الوسائل، ج2 ص43.
والدین است. یعنى اگر فرزند، کارى کند که مورد لعن و نفرین پدر و مادر واقع شود خداوند علاوه بر عذاب دوزخ او را در همین دنیا عذاب مىکند. در آیاتى از قرآن کریم تصریح و تأکید شده که به پدر و مادر احسان و نیکى نموده و آنها را از خود نرنجانید. در پنج آیه از آیات قرآن کریم به این نکته اشاره شده است که در چهار آیه احسان به والدین را در کنار شرک نورزیدن به خداوند آورده است. شاید جهت آن این باشد که اهانت و بىاحترامى فرزند نسبت به پدر و مادر نوعى شرک به خدا محسوب گردد.
در یکى از این آیات، توحید به ذات ربوبى (عدم شرک به خداوند) احسان و نیکى به والدین و اقامه نماز جزء پیمانها و عهدهایى است که خداوند از بندگانش گرفته است. در این آیه خداوند خطاب به مسلمانان مىفرماید ما این میثاق را از بنى اسرائیل گرفتیم ولى آنان عهد شکنى نمودند و نتیجه پیمان شکنى خود را دیدند پس شما سعى کنید که مثل آنان نباشید خطاب آیه در قرآن کریم چنین است که مىفرماید:
وَاِذْا اَخَذْنا میثاق بنى اسرائیل لاتعبدون الاّ الله وبالوالدین احساناً وذى القربى والیتامى والمساکین وقولوا للناس حُسْناً واقیموا الصلاة وآتوا الزکاةَ ثمّ تولیتم الاّ قلیلاً منکم وانتم معرضون.
و (به یاد آورید) زمانى را که از بنى اسرائیل پیمان گرفتیم که جز خداوند یگانه را پرستش نکنید و نسبت به پدر و مادر و نزدیکان و یتیمان و بینوایان نیکى کنید و با مردم به خوبى سخن بگوئید، نماز را بر پا دارید و زکات بدهید سپس (با اینکه پیمان
و عهد بسته بودید) همه شما جز عده کمى سر پیچى کردید، و از پیمان خود روى برگرداندید»(1).
اهمیت احترام به پدر و مادر تا بدان حد است که خداوند سپاس و شکر گزارى به آنها را در مرتبه سپاس به نعمتهاى الهى دانسته است با توجه به اینکه نعمتهاى الهى قابل شمارش نیست.
در سوره لقمان فرموده است: اَنِ اشکر لى و لوالدیک «اینکه مرا و پدر و مادرت را شکر نمائى»(2).
از آیات و روایات چنین استفاده مىشود که کمترین بىاحترامى در مقابل پدر و مادر معصیت و گناه به حساب مىآید و اهانت و تحقیر فرزند در مقابل آنان موجب انحراف فرزند از تعالیم دین خواهد شد و امّا در خصوص پیوند و رابطه نماز با این مسأله باید گفت که نماز شخصى که کنیه و بغض پدر و مادر را در دل داشته باشد اثر بخش نبوده و شرط کمال را دارا نخواهد بود.
از پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله وسلم) منقول است که فرمودند: لایقبل اللهُ صلاةَ العاقّ. «نماز کسى که مورد عاق (نفرین) والدین واقع شده باشد قبول نیست»(3).
و نیز از امام صادق(علیه السلام) روایت شده که فرمودند: مَنْ نظر الى ابویه نظر ماقت وهما ظالمان له لم یقبل الله له صلاةً.
ــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ سوره مبارکه بقره، آیه 83.
2 ـ سوره مبارکه لقمان، آیه 14.
3 ـ مستدرک الوسائل، ج13 ص332.
«هرکس با چشم بغض و کینه به پدر و مادر خود که به وى ستم کردهاند نگاه کند نمازش در پیشگاه الهى قبول نیست»(1).
این در حالى است که در مقابل روایات مذکور، اخبار و احادیثى داریم که نگاه محبت آمیز و مهربانانه فرزند به چهره پدر و مادر را عبادت دانستهاند.
پس اگر جوان مؤمنى این مانع را در زندگى خود داشت سعى نماید که آن را رفع نماید و به هر طریقى ممکن (ولو اینکه از جانب پدر و مادر ظلم و ستمى به او شده باشد) رضایت آنان را نسبت به خود جلب نماید. براى اینکه رضاى الهى در رضاى پدر و مادر نهفته است. چنانچه پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم)فرمودند:
رضى الله مَعَ رضى الوالدین. «رضاى خدا از رضاى پدر و مادر است»(2).
پس کسى که عاق والدین باشد نه در دنیا خیر مىبیند و نه در آخرت و روایت از پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) است که:
«بوى بهشت از هزار ساله راه شنیده مىشود و با وجود این نمىشنود آن را کسى که عاق والدین باشد»(3).
و در روایت دیگر فرمودهاند: «جمیع مسلمین مرا خواهند دید مگر عاق والدین و شراب خوار و کسى که نام مرا بشنود و صلوات نفرستد»(4).
ــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ مستدرک الوسائل، ج13 ص332.
2 ـ بحار الانوار، ج74 ص80.
3 ـ جامع السعادات، ج2 ص257.
4 ـ معراج السعاده، ص408.
و پایان بخش این قسمت از کلام را حدیث قدسى قرار مىدهیم که نکته تکان دهندهاى را در بردارد.
خداوند متعال در این کلام وحیانى خطاب به پیامبرش چنین مىفرمایند:
«به عزّت و جلالم سوگند که اگر عاق والدین عبادت جمیع پیغمبران را بکند از او قبول نمىکنم و اوّل چیزى که در لوح محفوظ نوشته شد این بود که منم خدایى که بجز من خدایى نیست هر که پدر و مادر از او راضى باشد من نیز از او راضى هستم و هر که پدر و مادر از او خشمناک باشد من نیز از او خشمناکم»(1).
حرمت غیبت و اثر سوء این گناه بر کسى پوشیده نیست. در مذمت غیبت در دین مطالب زیادى بیان شده که مادر مقام بیان آن نیستیم چون بحث ما در این باب نمىباشد. آنچه که در اینجا مطرح است رابطه غیبت و نماز و یا آثار غیبت در نماز است. سئوال مىشود که آیا غیبت برادران دینى در نماز هم تأثیر دارد و یا آثار غیبت در عبادات هم ظاهر مىگردد یا خیر؟ آنچه که در شرع منوّر آمده و پیشوایان دین به ما تعلیم دادهاند این است که غیبت ارتباط و پیوند نزدیک و عمیق با ترک عبادت و یا کاهش آن دارد و یا اینکه معصیت غیبت مانع بزرگى براى تأثیر نماز و سایر عبادات
ــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ معراج السعاده، ص407.
مىباشد. پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) در حدیثى فرمودهاند: مَنِ اغتابَ مُسلماً اَوْ مُسلمةً لَمْ یقبل اللهُ صلاتَه ولا صیامَهُ اربعین یوماً ولیلةً اِلاّ اَنْ یغفر لَهُ صاحبه.
«هرکس که غیبت مرد یا زن مسلمانى را نماید تا چهل شبانه روز نماز و روزهاش پذیرفته نیست مگر اینکه غیبت شونده او را ببخشاید»(1).
و ملاک و معیار در غیبت این است که یاد کنى او را به چیزى که او راضى نیست. که امام خمینى(رحمه الله) مىفرمایند: این ملاک و معیار در تهمت هم هست و به همین خاطر تهمت دو عقاب دارد یکى عقاب تهمت و دیگرى گناه غیبت.
بنابر این غیبت هم یکى از معاصى و گناهان کبیره است که از موانع کمال نماز به حساب مىآید.
مانع دیگرى که براى کمال نماز در نصوص و روایات بدان اشاره شده است اذیت و آزار و روا داشتن ستم به همسر مىباشد. یکى از بارزترین مصادیق ظلم که شاید عقاب شدیدترى هم داشته باشد ظلم به همسر در خانه است.
در توصیههاى اولیاى دین و بزرگان دینى سفارش زیادى شده که در میان اعضاى خانواده عدالت بلکه عفو و گذشت و اخلاق دینى باید حاکم باشد. و کمترین ستم نسبت به زیر دستان، هیچ توجیه شرعى ندارد. و این
ــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ بحار الانوار، ج75 ص258.
عمل که قبیحترین و زشتترین عمل محسوب مىشود مانع بزرگى براى کمال نماز است. از پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) مرویست که فرمودند:
«کسى که همسر خود را آزار دهد نماز و اعمال نیک او پذیرفته نیست نزد خداوند مگر اینکه او را کمک نماید یا او را راضى نماید هر چند در تمام ایام عمر، روزه داشته باشد و نیز شوهر هم داراى همین نوع از عذاب و عقاب است در صورتى که به همسرش ظلم روا بدارد»(1).
از اصحاب و یاران پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله وسلم) نقل شده است که حضرتشان به سه چیز بسیار تأکید داشته و نزدیکان خود را بدان توصیه مىفرمودند: الصلاة الصلاة وما ملکت ایمانکم لا تکلِّفُوهم ما لایطیقون واتقوا الله فى النساء فانَّهُنَّ عوانٌ فى ایدیکم.
«نماز، نماز بگزارید و به زیر دستان به نیکى رفتار کنید و از خدا بترسید در کار زنان که آنان اسیران دست شمایند»(2).
نماز و عدالت با زیر دستان و تقواى الهى سه امر مهمى هستند که پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) پیروان و نزدیکان خود را بدان توجه دادهاند. به نظر مىرسد که ارتباط این سه امر در این باشد که نماز واقعى موجب مىشود که نمازگزار از ظلم و تعدى به حقوق دیگران دورى نموده و درجات ایمان و ترس از خدا در قلب او بیشتر گردد. و متقابلاً کسى که به خانواده و دیگران ظلم و ستم نماید و در عین حال نماز هم بخواند. نمازش هر چند شرط
ــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ وسائل الشیعه، ج14 ص116.
2 ـ احیاء العلوم، ج2 ص90.
صحت را دارا است ولى قطعاً شرط کمال را فاقد است.
چنین حکمى هم براى مردان آمده است و هم براى زنان. در روایات تأکیدات زیادى شده است که زن باید در رضایت شوهر بکوشد. و احادیث بسیارى از معصومین(علیهم السلام) در باب ارتباط عبادات با رضایت شوهر بیان شده است.
از صاحب شریعت اسلام و خاتم پیامبران(صلى الله علیه وآله وسلم) روایت است که: «خداوند نماز پنج گروه را نمىپذیرد بندهاى که از مولاى خود فرار کرده است، شراب خوار، ربا خوار، کسى که عاق والدین قرار گیرد و زنى که شوهرش از او راضى نباشد»(1).
پس نماز در رعایت موازین شرع و در زندگى خانوادگى و عفو و گذشت در روابط زناشویى نقش مهمى را ایفا مىکند یعنى آنان که مواظبت بر عبادات و نماز خویش دارند و بدان اهمیت مىدهند به حفظ موازین شرع مقیدتر و به مقام قرب الهى نزدیکترند. چون کمترین آثار نماز همین است که در میان اهل خانواده ظاهر گردد و از آنجا به جامعه تسرّى یابد و آنکه به حفظ نماز توجه و اهمیتى قائل نیست از معاصى و گناهان نسبت به خانواده و جامعه اِبایى ندارد.
پس بیائیم به این کلام نورانى پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) جامه عمل بپوشانیم که فرمودند: مَنْ صَبَرَ على سوء خُلق اِمرأته اعطاه الله من الاجر مثل ما اعطى ایوب على بلائه ومَنْ صَبرتْ على سوء خُلقِ زوجِها اعطاها اللهُ مثل ثوابِ آسیةَ امرأة
ــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ مستدرک الوسائل، ج13 ص332.
فرعونَ.
«مردى که در بدخویى زن خود صبر کند حق تعالى وى را مزدى مثل آن دهد که ایوب(علیه السلام) را داد در بلا. و هر زنى که بر بد اخلاقى شوهر خود صبر کند حق تعالى وى را ثوابى مثل ثواب و پاداش آسیه زن فرعون دهد»(1).
ѕσкσтє7 |